loading...
سلامت در زندگی
مریم صالحی بازدید : 46 سه شنبه 12 اسفند 1399 نظرات (0)

 

در روش قدیمی ترک مواد با بستن و زندانی کردن بیمار و بدون آنکه از دارو یا مواد جایگزین استفاده شود  به یک باره مصرف مواد مخدر را قطع می کند.

اما این روش اصلا درست نیست

در این روش به علت قطع ناگهانی، شوک جسمی و روحی شدیدی به بیمار وارد می شود و به علت اینکه وابستگی روانی فرد با استفاده از این روش از بین نمی رود ، احتمال بازگشت در آن بسیار زیاد است .

یکی از سختی های اصلی ترک اعتیاد به هروئین مبارزه با علائم جسمانی مرتبط با کنار گذاشتن آن است. برخی از داروها به ترک اعتیاد کمک می کنند و علائم جسمانی در ترک هروئین را کاهش می دهند . یکی از داروهایی که برای ترک اعتیاد به مواد مخدر استفاده می شود، متادون است. مصرف متادون به ترک اعتیاد به هروئین کمک می کند و فرد برای جلوگیری از نشانه های خماری می تواند از این دارو استفاده نماید و با مصرف قرص یا شربت متادون تا فردای روز بعد علائمی از خماری ندارد.

این دارو نباید خودسرانه مصرف گردد زیرا این دارو اعتیاد آور بوده و می تواند به جای ترک، شما را در دردسر جدیدربیاندازد. فرد باید تحت نظر درمانگر و پزشک متخصص شروع به مصرف متادون به جای هروئین نماید و کم کم مصرف خود را کاهش دهد و این ماده را کنار بگذارد.

داروی دیگری که در درمان دارویی ترک به فرد کمک می کند، بوپرنورفین یا ب2 است که یک داروی مسکن مخدر شبیه مورفین می باشد. از بوپرنورفین همزمان با هروئین نباید استفاده شود زیرا عوارض خطرناکی مانند تشنج و حتی مرگ را به دنبال دارد.

 

اولین گام در فرایند درمان ترک هروئین، سم زدایی بدن است. در اغلب موارد، برای تثبیت وضعیت بهبود بیمار و درمان اعتیاد از دارو‌هایی نظیر «بوپرنورفین»، «سابوکسون» یا «متادون» استفاده می‌کنند. بدیهی است که پس از تثبیت روند بهبود بیمار، دوز این دارو‌ها به تدریج کاهش پیدا خواهند کرد و به صفر خواهند رسید.

در این حالت، به احتمال زیاد علائم ترک هروئین کم تر بروز خواهند کرد یا کاملا از بین خواهند رفت. اگر فرد این روند را در بیمارستان بستری باشد، ۵ تا ۷ روز زمان خواهد برد اما امکان دارد سم زدایی خارج از بیمارستان بیشتر زمان ببرد.

ممکن است بیمار تحمل دارو‌های نام برده شده را نداشته باشد. نتیجتا، در ابتدای روند سم زدایی، میزان کمی دارو به آن‌ها داده خواهد شد تا علائم ترک اعتیاد تثبیت شوند. پس از اتمام سم زدایی، برای پیشگیری از بروز هر گونه عوارضی، باید برای مدت کوتاهی تحت نظارت پزشک قرار بگیرید.

 

مریم صالحی بازدید : 48 جمعه 17 بهمن 1399 نظرات (0)

 

هروئین به عنوان یک ماده مخدری ست که بیشترین آسیب را به مغز و سیستم تنفسی بدن است. مصرف مداوم و طولانی این ماده مخدر روی سلول‌های مغزی تاثیر گذاشته و فرد را تبدیل به موجودی بی اراده می‌کند. این مواد همچنین احتمال افزایش به ذات الریه را افزایش داده و بیماری‌های تنفسی را برای مصرف کننده اش به ارمغان می‌آورد. مخدر هروئین سیستم دفاعی بدن را به شدت ضعیف کرده و کم کم معتاد را به سمت مرگ سوق می‌دهد.

اعتياد به هروئين بندگي مطلق است و معتاد فقط براي هروئين و توسط آن زنده است. شخص معتاد به علت آگاهي از اعتياد خود رنج فراوان مي‌برد، اما ظاهرا كاري از دستش بر نمي‌آيد.

بايد دانست هروئين برخلاف الكل كه بعضي از رفتارهاي سركوب شده را آزاد مي‌سازد، تعدادي از رفتارهاي پايه، مانند رفتارهاي جنسي، خشونتي و تهاجمي و حتي رفتارهاي رفع گرسنگي را سركوب كرده و از قدرت اصلي آن مي‌كاهد. ايجاد حالت كرخي در معتاد باعث مي گردد كه فشار مختلف و دردهاي جسماني خصوصا دلواپسي و اضطراب وي بهبود يابد.

تجربيات حاصله نشان مي‌دهد كه مصرف روزانه 60 ميلي‌گرم هروئين مي‌تواند در مدت دو هفته فرد را كاملا معتاد سازد. زيرا در اين مدت ارگانيسم بدن خود را با ماده مخدر وفق داده و با آن سازگار مي‌گردد، و وقتي شخص از نظر فيزيكي كاملا معتاد شد، كمبود مصرف يا عدم دستيابي باعث بروز علائمي ‌مي‌شود.

  •  تقريبا 12 ساعت بعد از آخرين مصرف، معتاد خود را بدحال حس مي‌كند، احساس ضعفي به او دست داده و خميازه مي‌كشد، مي‌لرزد و عرق مي‌كند، از بيني و چشمهايش ترشحات زيادي خارج مي‌شود. اين علائم توام با حالت آشفتگي به مدت چند ساعت ادامه يافته و پس از آن معتاد به خوبي ناآرام فرو مي‌رود.
  • در موقع بيداري يعني 18 تا 24 ساعت بعد از آخرين تزريق فرد معتاد وارد عمق جهنم زندگيش مي‌شود. خميازه ها آنچنان شديد مي گردد كه مي‌توانند فكهايش را از هم جدا سازند. ترشحات بيني همچنان ادامه مي‌يابد، موهاي بدن سيخ مي‌شود و انقباضات شديدي در معده و روده‌ها پديد مي‌آيد، كه باعث ايجاد اسهال و استفراغ شديد مي‌شود.
  • حدود 36 ساعت بعد از آخرين تزريق، معتاد خود را با پتوهاي متعدد مي‌پوشاند. زيرا بدنش به شدت مي‌لرزد و پاهايش بي‌اختياد دچار لرزشهاي شديدي مي گردد. به طوري كه قادر به خوابيدن نيست، بلند مي‌شود، راه مي‌رود، روي زمين دراز مي‌كشد و فرياد مي‌زند.
  • ريزش ترشحات از بيني همچنان ادامه مي‌يابد و سرعت و ميزان آن باور نكردني است، زيرا فقط تعريق او باعث خيس شدن دائم لباسها و رختخوابش مي‌شود.

در اين مرحله ضعف جسماني به حدي است كه فرد قادر به بلند كردن سر از روي بالش نمي‌باشد و گاهي متخصصان از بيم جان بيمار به هراس مي‌افتد و مقداري هروئين به وي تزريق مي‌كنند. تزريق مقدار كمي هروئين تقريبا تمام علائم را به سرعت از بين مي‌برد.

هاريس ايزبل در اين مورد مي‌نويسد "منظره شگفت انگيزي است، زيرا شخصي كه به شدت مريض است، نيم ساعت پس از تزريق به صورت آدمي سالم، خنده رو، خوشحال و مرتب در مي‌آيد. اگر تزريق انجام نگيرد تمام علائم فوق پس از 6 تا 7 روز از بين مي‌رود، زيرا بدن پس از اين مدت دوباره قابليت عدم نياز به هروئين را باز مي‌يابد.      

متاسفانه در  چند ماه اخیر هروئین به نازل ترین قیمت خود رسیده به طوری که  برای فرد معتاد خرید هروئین  نسبت به سیگار به صرفه تر می باشد ...  

خطرناک ترین عوارض مصرف هروئین ، خطر مرگ است که در اثر سوء استفاده از ماده مربوطه حاصل می شود. خطر مرگ بیشتر به خاطر نوع هروئین مصرفی است که کاربر یا فرد معتاد از نوع تهیه آن آگاه نیست و معمولا در بازار مصرفی این گونه مواد ، هروئین مورد نظر را با انواع مواد دیگری ترکیب می کنند و می فروشند و مصرف کننده تصور می کند هروئین خالص را مصرف می کند در حالی که این گونه نیست و همین یکی از عواملی است که خطر مرگ را بالا می برد.

تأثیر هروئین بر سلامت فرد بستگی به عوامل متعددی از جمله وضعیت سلامت موجود او (آیا او به بیماری های دیگری مبتلاست) ، قد ، وزن ، جنس ، میزان مصرف مواد مخدر ، روش مصرف دارو ، طول سوء استفاده ، مصرف همزمان هروئین با الکل یا داروهای دیگر و وضعیت روانی فرد مصرف کننده نیز دارد.

متاسفانه به دلیل نوع زرق و برقی که مواد اعتیاد زا از طریق رسانه های پر طرفدار مثل موسیقی و سینما تبلیغ می شوند ، این روز ها در بین این افراد بیشترین طرفداران را دارد. از جمله عوارضی که هروئین می تواند بر روی جوانان و نوجوانان داشته باشد:

·        کاهش حافظه

·        مشکلات جنسی

·        فراموشی

·        بد خلقی

·        مشکلات قلبی و عروقی

·        افسردگی حاد

·        در برخی مواقع خودکشی

وقتی فرد نسبت به مصرف مواد مخدر عادت می کند و در واقع یک جور وابستگی فیزیکی به هروئین مصرفی دارد ، به طور کلی وضعیت سلامتی کل بدن او وابسته به مصرف هروئین می شود ؛ چون به آن سازگار شده و تنها در حضور آن به خوبی کارایی دارد و می تواند به بقای خود ادامه دهد. اما با وجود همه این موارد ، فرد با تحمل و به اصطلاح ترک چند روزه قادر خواهد بود که این ماده را ترک کند و به زندگی عادی برگردد که شرایط خاص به خود را دارد.

 

منبع : https://khabarpu.com/rp/1598878517.htm

مریم صالحی بازدید : 44 یکشنبه 12 بهمن 1399 نظرات (0)

کودکان با ورود به سرزمین ناشناخته فضای مجازی گم یا گرفتار دام‌های خطرناکی می‌شوند که رها شدن از آنها به راحتی ممکن نیست، براین اساس والدین باید دست در دست فرزندان خود نهاده و این سرزمین ناشناخته را با یکدیگر و با امنیت خاطر عبور کنند.

والدین نقش اساسی و اصلی در حفظ امنیت کودکان در برابر آسیب‌ها و تهدیدات فضای مجازی برعهده دارند

هرچه کودک کوچکتر باشد، تعیین پیش‌شرط‌ توسط بزرگترها برای استفاده‌ی امن و بهینه از اینترنت ساده‌تر است. به همین دلیل مهم است که کنار کودک بنشینید و به محض کشف بازی‌ها و فیلم‌ها و دیگر چیزهای جالب در تلفن‌های هوشمند، تبلت‌ و کامپیوتر توسط آنها، خود را وارد جریان کرده و درگیر موضوع شوید. برای بسیاری از کودکان این موضوع از سنین دو سالگی شروع می‌شود.

همانطور که در دنیای معمولی، اتفاق‌ها، تماس‌ها و روابط، هویت کودکان را شکل می‌دهند، در دنیای مجازی هم همان تاثیر را دارند. در دنیای مجازی، شکل دیگری از عزت نفس ابداع شده است: عزت نفسِ "خود-عکس" محور! این اصطلاح، روش بالارفتن اعتماد به نفس و عزت نفس از طریق بازخوردهای عکس‌هایی که در اینترنت به اشتراک می‌گذاریم را توصیف می‌کند، بازخوردهای روشنی مانند تعداد پسندها (لایک‌ها) و پیروان و نظرها. کودکان از سنین خیلی پایین، تاییدها و تصدیق‌هایی دریافت می‌کنند که در دنیای واقعی مطابقت با آن بسیار مشکل است. همچنین آنها می‌پذیرند خود را با معیارهای متداولِ مربوط به عکس‌ها تطبیق دهند؛ به عنوان مثال، ارسال عکس به شکل معینی به منظور دریافت تأیید وحمایت بیشتر.
نیاز به تأیید شدن، نیازی انسانی است که در هر سن و سالی برای مغز مانند اکسیژن روانی کار می‌کند. کسانی که از اینترنت برای پیدا کردن کودکان و مقاصد جنسی استفاده می‌کنند، از این نیاز بهره‌برداری می‌کنند. آنها در مکان‌هایی که کودکان حضور دارند مکررا رفت و آمد کرده و می‌دانند که چگونه از میل به تایید شدن در نگاه دیگران که در همه‌ی انسان‌ها وجود دارد، بهره‌برداری کنند.
به جای تعیین قید و بند، صحبت با کودکان پیرامون عزت نفسِ "خود-عکس"‌محور از این منظر، راه را برای بحث درباره‌ی این موضوع آسان‌تر می‌کند. والدین و دیگر بزرگسالان همیشه الگوی کودکان خواهند بود و کودکان اغلب آنچه که شما انجام می‌دهید را کپی می‌کنند و نه آنچه را که می‌گویید.
با کودک صحبت کنید و از او سوال کنید: یک "لایک" واقعا چه معنایی دارد؟ چه حسی داری اگر هیچ "لایکی" دریافت نکنی؟ چه عکس‌هایی را پست کنیم و واقعا چه کسانی می‌توانند آن را ببینند؟ سعی کنید از خودتان هم این سوال‌ها را بپرسید! این می‌تواند راه خوبی برای درک بیشتر کودکان باشد

کسانی که برای فریفتن کودکان اقدام به "آماده‌سازی" می‌کنند، در اینترنت به دنبال مکان‌هایی می‌گردند که می‌دانند کودکان از آنجا استفاده می‌کنند. آنها معمولا وانمود می‌کنند که فرد دیگری هستند و از اسم و عکس پروفایل ساختگی استفاده می‌کنند. اولین تماس، معمولا در اتاق‌های گفت‌وگو یا گروه‌های معاشرتی مشابه اتفاق می‌افتد.

سپس فرد متخلف، اغلب با دوربین کامپیوتری تلاش می‌کند مکالمه را به مکان خصوصی‌تری بکشاند، از این طریق می‌تواند آزادی عمل بیشتری داشته باشد و به اطلاعات بیشتری در مورد کودک از جمله آدرس، شماره تلفن، دوستان و خانواده‌ی او دسترسی پیدا کند. فرد فریبکار اغلب تلاش می‌کند با تظاهر به داشتن علاقه‌مندی‌های مشترک، رابطه‌ای را شکل دهد و اعتمادسازی کند. معمولا تماس اولیه، با استفاده از دستکاری‌های ظریف ذهنی و تهدیدهای در لفافه مثبت پیش می‌رود؛ سپس تغییر کرده و ماهیت جنسی پیدا می‌کند. همچنین، اینترنت این امکان را برای فرد متخلف فراهم می‌کند که تصاویر کودکان را به اشتراک بگذارد.

اقدام برای دوست شدن با کودک، به خصوص در اینترنت، به منظور سعی در ترغیب وی به داشتن رابطه‌ی جنسی. این عمل در بسیاری از کشورها جرم محسوب می‌شود.
صرف‌نظر از اینکه سوءاستفاده فیزیکی بوده یا غیر‌فیزیکی، کودک مذکور، قربانی خشونت جنسی جدی محسوب می‌شود و اعمالی از این دست جرم جنایی به شمار می‌آیند. چه این عمل در اینترنت اتفاق افتاده باشد چه نباشد، پیامدهای آن برای کودک یکسان است

 

 

منبع خبری از روزیاتو : https://rooziato.com/1399268374/%D8%AE%D8%B7%D8%B1%D8%A7%D8%AA-%D8%A7%DB%8C%D9%86%D8%AA%D8%B1%D9%86%D8%AA-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%DA%A9%D9%88%D8%AF%DA%A9%D8%A7%D9%86-%DA%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA%D8%9F/

.

مریم صالحی بازدید : 45 سه شنبه 23 دی 1399 نظرات (0)

امروزه خیانت رفتاری شده که افرادی که این کار را انجام می دهند همواره به دنبال دلایلی برای توجیه این خیانت هستند، مثلا در رابطه خود عشق نداشته و از طرف مقابل خود دریافت می‌کنند.

زنان امروزه وارد سپهر عمومی جامعه شده اند و با گروه ها و افراد مختلفی به صورت روزانه برخورد دارند. این برخوردها نیز عامل دیگر تغییر طرحواره های ذهنی و عاطفی در زنان محسوب می شود که عدم آگاهی مردان از این امر و درجا زدن در رفتارهای مردمدارانه و سنتی و عدم توجه به نیازهای عاطفی همسر، خود باعث می شود زمینه برای خیانت زنان فراهم شود؛ چرا که زنان رفتارهای جذاب مردانه را در بیرون از کانون خانواده در مردی غیر از همسر خود می یابند.

احساس تعلق نسبت به نظام خانواده، اولین گام در وفاداری فرد به همسرش است. این احساس تعلق مسبب ایجاد خودکنترلی در روابط است. این حس به من می گوید که دیگری متعلق به دیگری است و من متعلق به همسرم هستم! الفبای دیگر وفاداری احساس مسئولیت نسبت به دیگری است. این احساس سبب می شود فرد صرفا به لذت‌گرایی فردی خود نیندیشد و لذت جمعی و وفاداری به خانواده و همسر را بر فردیت گرایی خود ترجیح دهد؛ چرا که برای این فرد لذت گرایی در خانواده تعریف می شود. دین باوری و خداباوری عامل کنترل کننده دیگر است که مغفول مانده است. خداباوری می تواند برای هر فرد چارچوب های ارزشی و اخلاقی ایجاد کند که خود پیشگیری کننده از بسیاری از روابط نادرست و غیراخلاقی است. از سوی دیگر باید روی آموزش مبحث جامعه‌پذیری سکس در روابط زناشویی بیشتر سرمایه گذاری کرد. هنوز بسیاری از افراد نمی دانند که چگونه نیازهای جنسی همسر خود را برآورده سازند! اینگونه آموزش‌ها بسیار پیشگیری کننده از خیانت است که مغفول مانده است، زیرا هنوز در جامعه ایرانی صحبت از مباحث جنسی تابو محسوب می شود. باید به زن و مرد آموزش دهیم که همسر تو شریک جنسی تو است و نه ابزار جنسی تو! تفاوت این دو در این است که وقتی به زن با عنوان ابزار جنسی نگاه می‌شود، صرفا در این رابطه مرد به ارضای یک سویه نیاز جنسی خود می اندیشد؛ اما اگر زن را شریک جنسی خود بداند، سعی دارد او را به نقطه اوج لذت برساند و برای این کار تلاش کند. نگاه ابزارگرایانه به زن و عدم ارضای جنسی و عاطفی او از عوامل مهمی است که منجر به خیانت زن می شود که باید این مسئله را جدی گرفت.

علت خیانت زن به همسرش چیست؟
عموما این سوال که چرا زنان متاهل عاشق می شوند، اولین پرسشی است که شخص خیانت دیده از خود می پرسد.

  • خیانت زن به همسرش برای طلاق: متاسفانه برخی زنان که به دنبال طلاق گرفتن هستند و از ادامه زندگی بیزارند، خیانت را راهکار مطمئنی برای رضایت شوهر خود برای طلاق می دانند.
  • خیانت زن به همسرش به دلیل عصبانیت: خیانت گاهی در اثر کینه و خشم از شریک زندگی است. این نوع خیانت معمولا برای انتقام گرفتن از همسر گرفته می شود. این مورد در زنانی که خیانت دیده اند، بسیار دیده می شود.
  • خیانت زن به شوهرش برای داشتن آرامش: این افراد معمولا در گذشته خود آسیب دیده اند و به نوعی نمی توانند به شریک زندگی خود وفادار باشند. این افراد نمی توانند احساسات خود را تنها با یک نفر به اشتراک بگذارند.
  • خیانت افلاطونی: عشق بدون هزینه افلاطونی است. هنگامی که شخص با دوست، همکار و یا شخص سومی صمیمی شود، کم کم وابسته شخص می شود و در همین حین از همسر خود فاصله می گیرد. در ابتدا افراد حس نمی کنند که این روابط خیانت است، اما به مرور بر زندگی فرد تاثیر خود را می گذارد.
  • بسیاری از زنان خیانت و بی وفایی را جزئی جدایی ناپذیر از شخصیت مردان می‌دانند و به همین دلیل همیشه دچار استرس و ترس هستند، حتی اگر شوهرشان واقعاً به آن‌ها خیانت نکند. گاهی بی وفایی و شروع یک رابطه مخفیانه راهی است برای کاهش این اضطراب.
 
مریم صالحی بازدید : 47 دوشنبه 01 دی 1399 نظرات (0)

هر ساله شروع فصل مدارس برای بسیاری از کودکان ترس از رفتن به مدرسه در واقع دور شدن از والدین شان را به همراه دارد ولی این اکراه و امتناع از رفتن به مدرسه در کودکان می تواند به دلایل مختلف باشد.خودداری از رفتن به مدرسه طیفی دارد که یک سر آن گاهی مدرسه رفتن است و سر دیگر آن به زور مدرسه رفتن یا برای همیشه مدرسه نرفتن علائم اضطراب آنان به اشکال مختلف مانند سردرد، تهوع، گیجی، تب و بروز می کند. گاهی اعتراض این کودکان با گریه و کج خلقی هایی که به رفتار پرخاشگرانه و مخرب تبدیل می شود، همراه است و معمولا زمانی که فشار برای رفتن به مدرسه از کودک برداشته می شود، این علائم ناپدید می شود. اصطلاح «هراس از مدرسه» اصطلاحی جامع و فراگیر است. ریشه بیشتر این حالات همان ترس ایکی از دلایل امتناع از رفتن به مدرسه ممکن است ناشی از عدم هماهنگی کودک با محیط مدرسه، آموزگار و یا همکلاسی ها باشد. طبق مطالعات انجام شده در بیشتر موارد علت این مسئله مربوط به خود مدرسه نبوده، بلکه نگرانی و اضطراب ناشی از جدا شدن از مادر و تنها ماندن باعث ایجاد چنین ترسی شده و به همین خاطر کودک احساس عدم امنیت می کند. این کودکان اکثرا باهوش و خجالتی بوده و قبل از مدرسه رفتن کمتر از مادرشان جدا شده اند و همیشه وابستگی شدیدی بین مادر و کودک وجود داشته است. از طرف دیگر ممکن است مادر به علت وسواس و حمایت بیش از حد از فرزند خود باعث شود این وابستگی تشدید شود.ز ترک خانه است و اگر کودک را وادار به مدرسه رفتن کنیم، اضطراب او به هراس مبتدل می شود.

واقعیت این است که درمان کودک مدرسه هراس بسیار با اهمیت است و والدین نباید نسبت به آن بی تفاوت باشند، چرا که مدرسه نرفتن تاثیرات بدی بر کودک و خانواده می گذارد. برای مثال موجب اختلافات خانوادگی و به هم ریختن خانواده می شود، مشکلات تحصیلی ایجاد می کند، تعاملات اجتماعی کودک را کم می کند و زمینه ساز بزهکاری، اضطراب و افسردگی می شود و عواقب اقتصادی دارد.

ترس های مدرسه ای کلا در ۴ مرحله خود را نشان می دهند؛ مرحله اضطراب ناشی از جدایی، مرحله امتناع از مدرسه رفتن، مرحله آشفتگی مرضی درونی و بالاخره مرحله احساس درد، تهوع و بهم خوردگی دل که البته اساس آن اختلال اضطراب جدایی است. کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی نسبت به جدایی از والدین یا دور شدن از خانه، اضطراب مفرط، ناتوان کننده و نامتناسب با سن خود را نشان می دهند.

درصد کمی از کودکان ترس از مدرسه را تجربه میکنند که آن هم یک نوع اختلال اضطرابی است؛ در این نوع اختلال اضطرابی، کودک احساس نگرانی میکند که اگر از والدین یا منبع دلبستگیاش جدا شود. او را از دست میدهد و دیگر او را نمیبیند و این فکر اذیت کننده موضوعی است که کودکان در سن مدرسه با آن مواجه اند.

پاره ای از اقدامات اصلاحی :

القاء به کودک که مدرسه ترسی ندارد.

کمک و یاری کودک برای حل مشکلات مدرسه ای

صحبت کردن در مورد مزایای درس خواندن و باسواد شدن

بالا بردن جرات و اعتماد به نفس کودک برای غلبه بر مشکلات درسی

بیشتر کردن رابطه بین مدرسه و خانه و یاری خواستن از معلمان

سهل و آسان جلوه دادن  ضوابط و مقررات مدرسه

یاری کردن کودک در انجام تکالیف درسی و تحسین و تمجید به موقع وی

دادن جایزه به کودک و تشویق وی

نادیده گرفتن برخی از خطاهای کودک و به اصطلاح «مته به خشخاش نگذاشتن»

گاهی رفتن به مدرسه با کودک، روحیه دادن و محبت به کودک

از میان بردن عوامل نفرت از مدرسه مانند تنبیه و سرزنش و سخت جلوه دادن تکالیف.

برای حل مشکل کودک ابتدا باید علت ترس کودک را پیدا کرد. بعد از شناسایی علت ترس و برطرف کردن آن در محیط خانه، می توان ابتدا مادر به همراه کودک به مدرسه برود و در محیطی مثل حیاط مدرسه جایی که کودک بتواند او را ببیند منتظر بماند. این روند می تواند تا چند روز ادامه پیدا کند و بعد ساعات حضور مادر کمتر شود تا کودک به محیط مدرسه عادت کند.

مریم صالحی بازدید : 49 دوشنبه 19 آبان 1399 نظرات (0)

وقتی به کودکی استثنایی گفته می شود بدین معناست که کودک از نظر هوشی و جسمی و روانی و اجتماعی به میزان قابل توجهی نسبت به دیگر همسالان خود متفاوت باشد و نتواند بنحو مطلوب حداکثر استفاده از برنامه های آموزش و پرورش عادی ببرد .

در اینگونه کودکان واکنشها ، ویژگیهای خاص دارد بدلیل اینکه کودک رشد فکری کامل ندارد و بدلیل اینکه نمی تواند بر رفتارهای خود کنترل داشته باشد و یا اگر عمل خلافی از او سر زد احساس گناه و تقصیر کند ، چون از نظر شخصیتی نارس و نابالغ است ، ناگزیر نیازمند به توجه خاص و آموزش و خدمات فوق العاده ای است .

بطور کلی این کودکان را باید از سه نظر مورد مطالعه قرار داد :

·        آنهایی که از بدو تولد به علت ناراحتیهای ارثی و اختلالات مادرزادی بیماری مشخصی دارند مانند منگولها ، هیدروسفالی و

·        کسانی که از ابتدا با وسایل تشخیصی می توان به بیماری آنها پی بردمانند : اختلالات غدد مترشحه داخلی ، دررفتگی مادرزادی لگن و...

·        افرادی که نقص عضو و بیماری آنها در طول رشد مشخص می شودمانند : فج مغزی ، غقب ماندگی ذهنی ، ضایعات و آسیبهای مغزی مختصر که باعث اختلال در خواندن ، نوشتن و .کودک می شود

کودکان استثنایی به دلیل اینکه نسبت به همسالان خود در اقلیت قرار دارند نیاز به حمایت‌ های خاص دارند.بدون این حمایت‌ ها قادر به برآوردن و تامین نیازهای خویش و بهره‌ گیری از مواهب جامعه نیستند
لذا نیاز به توجه ویژه و مراقبت‌ های خاص چه در خانه و چه در اجتماع دارند.

کلی ترین طبقه بندی ، که مورد قبول اکثریت متخصصان می باشد عبارت است از تقسیم این افراد به سه دسته بزرگ :

1.     کودکان و نوجوانان که به علت اختلافات هوشی و فعالیتهای ذهنی از کودکان عادی متمایزنددر این دسته کودکان و نوجوانان عقب مانده ذهنی و افراد تیز هوش قرار دارند .

2.     کودکان و نوجوانانی که به علت اختلالات و ضایعات مغزی یا اختلالات عملی مبتلا به اختلالات رفتاری هستنددر این دسته کودکان و نوجوانان ناسازگار یا دشوار قرار دارند

3.     کودکان و نوجوانان مبتلا به اختلالات و نقایص حسی و حرکتی و اختلالات عملی رشد ، در این دسته نابینایان و همچنین مبتلایان به اختلالات تکلمی ، اختلالات کنترل استنکترها و ناتوانیهای حرکتی قرار دارند .

گروه اول ، بعضی از افراد مبتلا به نارسائی رشد قوای ذهنی و کمبود فعالیتهای ذهنی هستند لذا نمی توانند در شرایط عادی با محیط خانوادگی ، تحصیلی ، اجتماعی ، شغلی سازش نمایند و عده ای بر عکس به علت داشتن هوش سرشار و فعالیتهای ذهنی عالی توسط افراد عادی درک نمی شوند و در نتیجه مسائل و مشکلاتی در سازش آنها با محیط پیش می آید مشکلات کودکان استثنایی.

دسته دوم را افرادی تشکیل می دهند که دچار اختلالات شخصیتی ، آشفتگیهای عاطفی و اخلاقی هستند و به همین علت قادر به سازگاری با محیط خود نیستنددر این دسته فعالیتهای ذهنی در حد طبیعی یا حتی ممکن است بیشتر از حد طبیعی باشد .

گروه سوم افرادی هستند که به علت اختلالات و نقایص حسی و حرکتی یا اختلالات عملی رشد از سازگاری عادی با محیط محروم هستنددر طبقه بندی فوق باید به شدت و اهمیت علائم و نوع اختلال رفتاری توجه کرد .

مریم صالحی بازدید : 52 پنجشنبه 01 آبان 1399 نظرات (0)

بسیاری از افراد تصور می‌کنند افسردگی تنها گریبانگیر بزرگ‌سالان خواهد شد، در حالی که کودکان نیز دچار افسردگی نیز می شوند.راه‌های گوناگونی برای تشخیص مشکلات روانی در کودکان وجود دارد که مهم‌ترین آن‌ها ناراحتی مداوم و نگرانی‌های بی‌دلیل کودک است که به موضوع خاصی مربوط نمی‌شود.

هم‌چنین والدین می‌توانند عکس‌العمل کودکشان را هنگامی‌ که مساله ناراحت‌کننده‌ای رخ می‌دهد ببینند. برای مثال زمانی که کسی می‌میرد طبیعی است که اقوام و اطرافیان او ناراحت شوند، اما اگر احساس کردید عکس‌العمل کودک‌تان به این اتفاق بسیار شدید و افراطی است و یا مدت زیادی طول کشیده است، این موضوع یکی از نشانه‌های افسردگی است.

از نشانه های افسردگی در کودکان می توان موارد زیر را نام برد:

·         غم و اندوه، یا حالت ناراحتی دارد که از بین نمی‌رود

·         دائم تحریک‌پذیر و عصبانی است

·         به چیز‌هایی که قبلاً از آن‌ها لذت می‌برده علاقمند نیست

·         غالب اوقات خسته است

·         بیش از حد معمول می‌خوابد یا نمی‌تواند بخوابد

·         تمرکز ندارد

·         با دوستان و خانواده کمتر تعامل دارد

·          اعتماد به نفس زیادی ندارد

·         کمتر یا بیشتر از حد معمول می‌خورد

·         وزنش تغییر زیادی کرده‌است

·         به نظر می‌رسد که آرامش ندارد یا به شدت بی‌حال شده‌است

·          در مورد احساس گناه یا بیهودگی صحبت می‌کند

·         دچار خلاء یا عدم درک احساسات است (بی‌حسی)

·         فکر‌هایی در مورد آسیب رساندن به خود دارد، مثلا بریدن دست یا پایش

·          برخی از کودکان مشکل اضطراب و در عین حال افسردگی دارند. برخی نیز دارای علائم جسمی مانند سردرد و معده درد هستند.

لجبازی آنان اشتباه گرفته می‌شود. به‌طور طبیعی کودک از پانزده ماهگی تا سه‌ونیم سالگی رفتارهای لجبازانه برای رسیدن به خواسته‌هایش دارد که شامل پا کوبیدن، سر کوبیدن، جیغ و فریاد کشیدن وغیره است. بروز این رفتارها در این سن کاملاً طبیعی است، نه نشان‌دهنده افسردگی. به همین دلیل تشخیص علایم افسردگی معمولاً از حدود سه سالگی به بعد راحت‏تر است.

این نشانه‌ها در تمام کودکان یکسان نیست. درواقع نشانه‌های افسردگی کودکان در شرایط مختلف و زمان‌های گوناگون به شکل‌های متنوعی خود را نشان می‌دهند. با این‌وجود بعضی از کودکان با وجود افسردگی به شکلی معقول رفتار می‌کنند و نشانه‌های بیرونی مذکور را ندارند، اما بیشتر کودکان ضمن تجربه افسردگی تغییرات محسوسی در عملکرد تحصیلی، فعالیت‌های اجتماعی، علایق و حتی ظاهرشان ایجاد می‌شود.

کودک در طول دوره افسردگی حساس‌تر و زودرنج‌تر می‌شود، سریع‌تر بغض می‌کند و گریه‌کردن‌هایش افزایش می‌یابد، اما هر گریه‏‌ای نشانه افسردگی نیست. در افسردگی گاهی حتی کودک برای موارد بسیار بی‌اهمیت تا یکی دو ساعت گریه می‌کند و این در کنار سایر علامت‌های افسردگی می‌تواند خانواده را به افسرده‌بودن فرزند مشکوک کند.

به عبارتی در دوران افسردگی، کودک دچار افت کیفی در زندگی می‌شود، کم‌تر سراغ دوستانش می‌رود، در بازی‌های گروهی شرکت نمی‌کند و از زندگی‌اش لذت نمی‌برد. والدین نباید گریه‌کردن بچه‌ها را به افسردگی ارتباط دهند، چون در بیشتر موارد این‌طور نیست.

خیلی هم سخت نیست، چون مشکلات رفتاری کودک معمولاً کیفیت زندگی او را مختل نمی‌کند. کودک بازی می‏کند، می‏خندد، با دوستانش ارتباط برقرار می‏کند و ولی افسردگی اختلالی است که روی کیفیت و زندگی طبیعی کودک اثر چشم‌گیری می‌گذارد. در این زمان است که والدین باید به ابتلای فرزندشان به افسردگی شک کنند و او را نزد روان‌پزشک ببرند.

در صورتی که کودک در محیط خانواده مورد بی‌توجهی و غفلت، کودک‌آزاری جسمی، تنبیه سخت و قرار بگیرد، قطعاً در معرض ابتلا به افسردگی قرار خواهد گرفت.

مریم صالحی بازدید : 52 پنجشنبه 01 آبان 1399 نظرات (0)

اعتیاد یکی از بلاهای خانمان سوز است که بنیان خانواده ها را از بین برده است. اعتیاد، باعث از بین رفتن زندگی و آینده شخص معتاد می شود. اما در این بین، نقش خانواده در بیماری اعتیاد بسیار مهم و فراموش نشدنی است. خانواده می تواند با پشتیبانی از فرد معتاد، او را تشویق کنند تا اعتیاد را برای همیشه کنار بگذارد.

نقش خانواده در بیماری اعتیاد و در مرحله آمادگی شخص برای ترک اعتیاد نیز بسیار مهم است. در مرحله آمادگی، شخص معتاد تصمیم به تغییر گرفته است و آماده ترک اعتیاد است، اما نمی داند که باید از کجا شروع کند. اینجاست که مهمترین نقش خانواده در بیماری اعتیاد نمود پیدا می کند و خانواده باید در کنار فرد معتاد باشد. در این مرحله متاسفانه بسیاری از خانواده ها اشتباه می کنند و فکر می کنند که دیگر نیازی به ادامه درمان نیست. اما پس از ترک اعتیاد، مرحله نگهداری آغاز می شود و نقش خانواده در بیماری اعتیاد و در این مرحله نیز بسیار مهم و اساسی است. خانواده در این مرحله نباید مدام فرد معتاد را چک کنند، بلکه در عین هوشیاری باید رفتاری از خود نشان دهند که شخص معتاد بفهمد که به چه اندازه خانواد او از ترک اعتیادش خوشحال هستند.

اگر خانواده درک خوبی از اعتیاد داشته باشند، می تواند برای فرد معتاد بهترین پشتوانه باشد و با وی بهترین رفتار را داشته باشند.شخص معتاد می تواند به اعضای خانواده خود اعتماد کرده و مشکلات احتمالی خود را در طول دوره درمان با آنها در میان بگذارد.

اعضای خانواده می توانند با حمایت های عاطفی و مالی، شخص معتاد را به بهترین نحو راهنمایی کنند.

شخص معتاد از اینکه اعضای خانواده در درمان او نقشی موثر دارند، بسیار خوشحال خواهد شد و همین به او امید و قدرت بیشتری برای ادامه راه خواهد داد.

بیشتر افرادی که در دوره ترک اعتیاد به سر می برند علاوه بر همراهی عاطفی به حمایت روانی خانواده نیز احتیاج دارند. بسیار دیده شده افرادی که برای ترک مواد مخدری از جمله ترک شیشه  تریاک و سایر مواد اعتیادزا اقدام کرده اند به دلیل سرخوردگی توسط اعضای خانواده دست از ادامه مسیر کشیده اند. به همین دلیل خانواده ها باید علاوه بر توجه بر نقش عاطفی به بعدهای روانی فرد در حال ترک نیز توجه کافی داشته باشند.

از جمله کارهایی که خانواده ها ها می توانند ببرای کمک به فرد معتاد انجام دهند:

·         همراهی بیمار تا مراکز و جلسات درمانی

·         سپردن مسئولیت و وظایف (ترجیحا از وظایف سبک و به تدریج مسئولیت ها و وظایف سنگین تر)

·         صحبت کردن با او در زمان هایی که میل به مصرف دارد و یاد آوری اهداف و زحمات او جهت تحقق درمان و ترک

·         تغییر محیط و از بین بردن آنچه که بیمار را به یاد مصرف می اندازد و وسوسه را در او تشدید می کند.

پس نقش خانواده در مراقبت از ترک همچنان باقی است. علاوه بر این لازم است خانواده بعد از ترک به فرد پاک شده اعتماد کنند و از سوءظن به او پرهیز کنند

 

منبع : https://www.beytoote.com/news/social/quit1-addiction-at-home.html

مریم صالحی بازدید : 50 چهارشنبه 30 مهر 1399 نظرات (0)

بسیاری از افراد به شیوه ها و اهداف متفاوت با یکدیگر آشنا می شوند، برخی به همراه بزرگترها و یا خانواده در قالب خواستگاری، افرادی در دوره تحصیل دانشگاه با یکدیگر آشنا می شوند و عده ای هم در محل کار و یا در فضای مجازی یکدیگر را پیدا می کنند.

طبق بررسی های به عمل آمده انتخاب همسر ایده ال و شریک زندگی مطمئن از فرآیند پیچیده ای برخوردار است که نخست با ایجاد گرایش شروع می شود به نحوی که در این مرحله فرد از بین کسانی که به هر شیوه با آن آشنا شده و از لحاظ ظاهری برای آن جذاب است و از طرفی به لحاظ علاقه، هوشمندی، شخصیت و سایر ارزش های رفتاری و سایر مشخصه ها آن را مشابه با خود می بیند، انتخاب می کند.

در این بین برخی به قصد ازدواج و برخی با انگیزه ارتباط برقرار کردن و شیوه های متنوع با هدف تشکیل خانواده، زمینه آشنایی با یکدیگر را فراهم می کنند که در هنگام مراجعه آنها به مشاور قبل از ازدواج به وضوح می توان این موارد را مشاهده کرد.

ر مشاوره ازدواج به دو فرآیند توجه می شود؛ اول این که فرد بداند برای ازدواج آمادگی دارد یا نه و بعد از طرف مقابل شناخت کافی داشته باشد. فرد برای این که بداند آمادگی ازدواج دارد یا نه، می تواند از مشاور کمک بگیرد. فردی آمادگی ازدواج دارد که تعهد پایدار داشته باشد، یعنی برای فردی که وارد زندگی او شده است بار نباشد، زندگی بالنده ای داشته باشد، باعث آرامش وی شود، سرعت حرکت او را به سمت تعالی و پیشرفت بیشتر کند و اگر چنین نباشد، در واقع ازدواج تنها برای رفع بخشی از نیازها خواهد بود که به فرد برای پیشرفت و تعالی کمک نمی کند. بنابراین برای این که فرد میزان آمادگی خود را برآورد کند می تواند از مشاور حاذق در این حوزه کمک بگیرد. مشاور باید درباره موضوعات مختلف اطلاعات کافی داشته باشد و مولفه ها را بر اساس اهمیت آن بررسی کند. در مشاوره قبل از ازدواج دو عامل آمادگی و آشنایی مهم است.

هدف اصلی مشاوره پیش از ازدواج، کمک به افراد برای انتخاب زوج مناسب است، این مرحله مهمترین مرحله‌ مشاوره ازدواج است زیرا جنبه‌ پیشگیری دارد و در صورت هدایت صحیح، موجب تأمین بهداشت روانی خانواده می‌شود. اهمیت مشاوره پیش از ازدواج زمانی مشخص می‌شود که به این نکته توجه داشته باشیم که انسان ها از یکدیگر شناخت کافی ندارند، بنابراین به منظور دستیابی به این شناخت برای ازدواج به کمک مشاوره نیاز دارید.

در مشاوره پیش از ازدواج، مشاور جلساتی به‌ صورت انفرادی و زوجی (زوج درمانی)، مشاوره می‌دهد. گاهی اوقات بعضی از مشاوران آزمون های معتبری را به صورت کتبی از طرفین می‌گیرند که احتمال موفقیت‌آمیز بودن ازدواج را بررسی می‌کند، البته احتمال به‌ معنی قطعیت نیست. این آزمون های شناختی به‌ منظور شناخت زیر ساخت های شخصیتی طرفین به کار می‌رود. به‌ عنوان مثال، در نظر بگیرید از طریق این آزمون ها، یکی از زوج ها درون‌گرا شناسایی شود، که تمایل به کناره‌گیری، سکوت، تنهایی و خلوت دارد، در مقابل زوج دیگر برون‌گرا است به طوری که حضور در جمع، خرید کردن و مهمانی رفتن را ترجیح می‌دهد، مسلماً این دو نفر در ارتباط با هم به مشکلاتی برخورد خواهند خورد، چرا که خصوصیات زیرساختی شخصیتشان با هم متفاوت است، به این معنی که یک نفر همیشه باید گذشت کند و خواسته‌های خود را نادیده بگیرد. متخصص در مشاوره پیش از ازدواج توانایی سنجش و شناخت تفاوت های زیر‌ بنای شخصیت را دارد و نظر زوجین را نسبت به این تفاوت ها جلب می‌کند، موارد دیگری که در جلسات مشاوره پیش از ازدواج بررسی می‌شود، آرزوها، تمایلات، توقعات، خط قرمزها و رمز و رازهای طرفین است، مشاوره قبل از ازدواج به طور کلی مشاوره برای انتخاب مورد مناسب برای یک عمر زندگی است. درمشاوره قبل از ازدواج، مشاور هیچ وقت به طرفین نمی گوید که این کار را بکنید یا نکنید بلکه وظیفه مشاور آگاه کردن است. او می‌گوید که نتیجه چنین ازدواجی چه خواهد بود تا شما خودتان دست به انتخاب بزنید، مشاور تلاش می‌کند دیدگاه‌ها و اهداف زوجین را در زندگی مورد بررسی قرار دهد و طرف مقابل را با این دیدگاه‌ها و اهداف آشنا کند.

 

منبع نمناک : https://namnak.com/Consulting.p76326

مریم صالحی بازدید : 49 سه شنبه 29 مهر 1399 نظرات (0)

 

در دوران مدرن و رسانه های اجتماعی قوانین روابط تغییرات زیادی داشته اند. سهولت استفاده و دسترسی آسان به فنآوری تاثیر زیادی بر روابطه افراد با یکدیگر راگذاشته است. بدون تردید فضای مجازی ، قوانین دوستیابی و رابطه های زناشویی را نیز تغییر داده است.

تکنولوژی رفته رفته جایگزین ارتباط با دوستان و اعضای خانواده می شود و افراد به جای هم صحبتی و مشاوره از یکدیگر وقت خود را با دوستان مجازی و در فضاهای مجازی می گذرانند.

بظاهر افراد زندگی مشترک را حفظ می کنند و زیر یک سقف زندگی می کنند اما در واقع ممکن است ساعت ها با یکدیگر ارتباط کلامی نداشته و با گوشی، تبلت های خود مشغول بازی و ارتباط با دوستان مجازی خود باشند.

یکی از مشکلات جامعه ما جایگزین کردن شبکه های مجازی به جای ارتباط و تعامل بین زوج ها است که زن و مرد ناخواسته درگیر ارتباط های پوچ و نادرست می شوند که تنها راه آن این است که زن و شوهر ارتباط خود را مدیریت کرده و با انجام تفریحات سالم و مشترک روابط بین اعضای خانواده را مستحکم و به جای این که محبت واقعی را در فضاهای مجازی پیدا کنند، با در کنارهم بودن،انجام کارها و تفریحات مشترک بزرگ کردن حسنات و نادیده گرفتن ایرادها، ارتباطات عاطفی بین اعضای خانواده را مستحکم تر کنند.

افزایش استفاده از اینترنت و به ویژه شبکه­های اجتماعی موبایلی این روزها به رغم استفاده ­های مفیدی که دارد، در کنار اشتغال به کار طولانی والدین و تغییر نگرش والدین به تربیت فرزندان، موجبات دوری اعضای خانواده از یکدیگر را فراهم ساخته است به گونه­ ای که به رغم نزدیکی فیزیکی و در زیر یک سقف بودن در داخل خانواده، گاه فاصله عاطفی و معنوی زیادی را از یکدیگر تجربه می­ کنند و افراد خانواده کمترین مراودات و گفتگوی همدلانه را با هم دارند. این موضوع آسیب­ هایی را نیز در خانواده­ ها به وجود آورده که در کنار سایر عوامل مخرب در روابط خانوادگی، موجبات سست ­شدن بنیاد خانواده ­ها و طلاق عاطفی زوجین و کمرنگ شدن صمیمیت میان اعضای خانواده و همچنین گسترش شکاف نسلی را فراهم کرده است.

از نشانه های خیانت های زوجین در فضای مجازی عبارت اند از:

·           او در مورد همه چیز محافظه کار و مرموز شده است.

·           به سادگی متوجه می شوید او به شما دروغ می گوید.

·           همسرتان متفاوت از قبل شده و خلق و خوی او تغییر کرده است.

·           او به شما یا فرد دیگری اجازه ی استفاده از کامپیوترش را نمی دهد.

·           متوجه شده اید او تمامی پسوردهای کامپیوتری خود را تغییر داده است.

·           او کامپیوتر خود را به جایی در خانه منتقل کرده که بتواند راحت تر تنها باشد.

·           او دوست ندارد در مورد استفاده ای که از کامپیوتر می کند با کسی حرف بزند.

·           او جدیدا به پدر و مادر، خانه و مسئولیت های مرتبط با شغل خود بی توجه شده است.

·           متوجه شده اید همسرتان به تازگی مرتبا تجهیزات جدیدی را برای کامپیوتر خریداری می کند.

·           همسرتان دیگر علاقه ندارد کاری را با شما انجام داده یا عیدها و تولدها را با هم جشن بگیرید.

·           همسرتان بهانه ها، توضیحات و توجیحاتی دارد که تغییرات مشهود در رفتارش را تکذیب می کنند.

·           وقتی با یکدیگر نزدیکی جنسی دارید متوجه می شوید علاقه ی زیادی برای برقراری رابطه با شما ندارد.

·           او مرتبا می خواهد فضایی خصوصی برای خودش داشته و در مقابل گذراندن وقت خود با کامپیوتر حالت    دفاعی می گیرد.

·           همسر شما دیگر نگرانی زیادی در مورد رابطه و زندگی مشترکتان ندارد. فاصله ی زیادی بین شما افتاده و صمیمیتی دیگر میانتان دیده نمی شود.

·           متوجه شده اید تغییرات مهمی در الگوی خواب همسرتان ایجاد شده است و شب ها بیشتر از حالت عادی بیدار مانده یا خیلی زودتر از شما بیدار می شود.

 منبع دلگرم : https://www.delgarm.com/psychology/family-counseling/208903-%DA%A9%D8%B4%D9%81-%D8%AE%DB%8C%D8%A7%D9%86%D8%AA-%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%86

 

تعداد صفحات : 2

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 18
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 2
  • آی پی دیروز : 4
  • بازدید امروز : 4
  • باردید دیروز : 28
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 4
  • بازدید ماه : 65
  • بازدید سال : 710
  • بازدید کلی : 2,029